بهشت هشتم

تبلیغاتــــ advertising

آخرین مطالب سایت بهشت هشتم


سپاهان درب
اعلام نتایج آزمون انتخاب مدرس آموزش خانواده تا پایان مرداد
درخشش دانش آموز شاهرودی در تولید نشریه الکترونیک
میزبان و میهمان مساوی

۱۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

شیعیان ما کسانی هستند که
 
ولایت ما را پذیرا باشند 

و به سخنان ما عمل کنند

 و با دشمنان ما مخالفت ورزند ؛

پس هر که اینگونه نباشد از ما نیست.

امام رئوف (ع):«خرد هیچ مرد مسلمانی کامل نباشد تا آن گاه که  ده خصلت در او باشد؛

به خیر او امید رود.

شرّش به کسی نرسد.

خیر اندک دیگری را بسیار شمارد.

خیر بسیار خود را اندک داند.

هر چه حاجت از او خواهند خسته نشود.

از طلب علم در تمام عمرش به ستوه نیاید.

فقر در راه خدا را از توانگری دوست تر داشته باشد.

 خواری در راه خدا را از عزت یافتن از طریق دشمن  او خوش تر داشته باشد.

گمنامی را از شهرت بیشتر بخواهد....

امام هشتم (ع) می فرمایند:


-مال جمع نمی شود مگر به سبب پنج خصلت: بخل زیاد،آرزوی دراز،آزمندی چیره (بر انسان)،ترک صله ی رحم (رسیدگی به خویشان) و انتخاب دنیا بر آخرت.

همسر امام رضا (ع) بانوی پاکدامنی به نام سبیکه بود.وی صاحب فرزندی شد که خط امامت از طریق آن فرزند ،جوادالائمه(ع)،ادامه یافت.علاوه بر سبیکه که «ام الولد»بود،مورخان از امّ حبیبه ،دختر مأمون نیز یاد کرده اند که در جریان ولایتعهدی ،مأمون،با انگیزه ی خاص سیاسی،وی را به ازدواج امام  در آورد ، ودختر دیگرش ام ّ الفضل را نیز بعدها به همسری امام جواد (ع) در آورد.


هر انسانی دارای کیان  و ارزش نفسانی است و با این ارزش و کرامت است که در میان دیگران زندگی  و تلا ش می کندو در روابط اجتماعی خود از دیگران توقع دارد که منزلت و کیان او را حفظ کرده ،به او احترام بگذارند.پیشوایان ما نیز  پیش از همگان به این موضوع توجه داشته اند و برای شخصیت و کرامت انسانی ارزش قائل بوده اند.

در این پست سرگذشتی آورده ام که حاکی از رفتار محترمانه ی امام رضا(ع) با اقلیت های دینی بوده است.

 

یاسر ،خادم امام هشتم(ع)،می گوید:

نامه ای از نیشابور به مأمون رسید به این مضمون که مردی زرتشتی هنگام مرگ وصیت کرده است  که مال

ا و را میان  نیاز مندان تقسیم کنند.قاضی نیشابور اموال اورا میان نیازمندان قسمت کرده است.مأمون که در

این باره نظر امام رضا(ع) را جویا شد،آن حضرت فرمود :«زرتشتیان  هرگز برای مسلمانان  وصیت نمی

کنند . نامه ای به قاضی نیشابور بنویس  و دستور بده تا به مقدار مال او از بیت المال بردارد و آن را میان

نیازمندان زرتشتی قسمت کند.»

 

 

ریّان بن شبیب نیز می گوید:


از امام رضا(ع) پرسیدم :خواهرم برای گروهی از مسیحیان وصیت کرده است که مالی را به آنان  دهم و

من میخواهم آن مبلغ را به مسیحیان ندهم،بلکه به مسلمانان ببخشم . آیا مجازم؟

آن حضرت فرمود:«وصیت

را همانطور که خواسته شده اجرا کن.  خداوند متعال گفته است:

-هر کس آن وصیت را بعد از شنیدنش

تغییر دهد گناهانش بر گردن کسانی است که آن را تغییر می دهند


اخلاق اجتماعی یکی از عناصر مهم شخصیت انسان و کاشف ایمان  و روحیات انسان است. پیشوایان دین  و

از جمله امام رضا(ع) خود را از مردم می دانستند و آنان را دوست داشتند و به شیوه ای مطلوب با مردم به

معاشرت می پرداختند؛ چنانکه صدوق به نقل از ابراهیم بن عباس درباره ی معاشرت امام رضا(ع) با مردم

می گوید:


هیچ گاه ندیدم در سخن خود با دیگران درشتی کند .*


هیچ گاه ندیدم سخن کسی را قطع کند .*


هرگز درخواست کسی را که از عهده  انجام آن بر می آمد ، رد نمی کرد . *


هرگز پا ی خود را در حضور دیگران دراز نمی نمود .*


هرگز در حضور دیگران تکیه نمی کرد .*

 

هرگز ندیدم که با خادمان خود تندی کند . *


هیچ گاه در حضور دیگران آب دهان نمی انداخت . *


هرگز اورا ندیدم که قهقهه  کند ، بلکه خنده ی او تبسم بود .*

خانواده کانونی است که هرچه با صفا تر باشد زندگی شیرین تر
و توفیقات انسان بیشتر  خواهد بود . از این
رو امام رضا(ع)در اشاره به اهمیت این کانون ،برخی عواملی را که در صفا و گرما
بخشیدن به خانواده کمک می کند ، گوشزد کرده 
و فرموده است:«أَحسَنُ  الناسِ
أِیماناً أحسَنَهُم خُلُقاً و اَلطَفَهُم 
بِأهلِهِ وَأَنا أَلطَفَکُم بأهـــلی»؛کسی که ایمانش برتر از دیگران است ،
اخلاقش نیکوتر  و به خانواده اش مهربان تر
است و من نسبت به خانواده ی خود مهربان ترم.

از همان روزی که دست حضرت«قابیل»

گشت آلوده به خون حضرت «هابیل»

ازهمان روزی که فرزندان «آدم»

-صدر پیغام آوران حضرت باری تعالی-


زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید؛


آدمیت مُرد،گرچه آدم زنده بود!


ازهمان روزی که «یوسف»رابرادرها به چاه انداختند.

ازهمان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند.


آدمیت مرده بود! بعد،دنیا،هی پُر از آدم شد و این آسیاب،

 

گشت و گشت ، قرن ها از مرگ آدم هم گذشت.


ای دریغ،آدمیت برنگشت!


قرن ما روزگار مرگ انسانیت است!


من که از پژمردن یک شاخه گل ،

از نگاه ساکت یک کودک بیمار،از فغان یک قناری در قفس،

 از غم یک مرد در زنجیر،حتی قا تلی بر  دار

اشک در چشمان و بغضم در گلوست


وندرین ایام،زهرم در پیاله ،اشک و خونم در سبوست،

مرگ او را از کجا باور کنم؟


فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست.

                                                                 فرض کن یک شاخه گل هم درجهان هرگز نرُست.

                                                                                                                                       فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست!


در کویری سوت و کور ، درمیان مردمی با این مصیبت ها صبور،

   

صحبت از   مرگ محبت،  مرگ عشق  ،

 

گفتگو از مرگ انسانیت است!

 


                                                                                                                                                                    «مشیری»



* * *

 

امام هشتم،علی بن موسی الرضا(ع)، در روز 11ذی قعدۀ سال 148 هجری در مدینه چشم به جهان گشود . وقتی به دنیا آمد ،جدّش امام

صادق(ع)هنوز زنده بود.درگوش او اذان گفت و اورابا عنوان«بقیّه الله»ستود.مادر او«نجمه»نام داشت؛بانویی با فضیلت که نام دیگرش

« تُکتم» بود.


وقتی پدر بزرگوارش امام کاظم(ع)درزندان بغداد از دنیا رفت ،آن حضرت 35 سال داشت و پس از پدر مسئولیت امامت و پیشوایی شیعه را

عهده دار شد. به خاطر دانش بسیار آن حضرت ،او را «عالم آل محمد» نامیده اند.


مدّت امامت آن حضرت 20 سال طول کشید.


ده سال آن همزمان با خلافت هارون الرشید و ده سال دوم معاصر امین و مأمون عباسی بود.پیش از امامت نیز در دورۀ پدر بزرگوارش


،همزمان با مهدی و هادی عباسی بود.


آن حضرت ابتدا در مدینه می زیست . سپس به عراق   رفت و چند سال آخر به ایران سفر کرد و در خراسان کنار مأمون بود، امام رضا(ع)با

بی میلی و اجبار ،به دستور مأمون درسال201هـ . از مدینه به مرو در خراسان احضار شد؛  ...  تا آنکه در غربت به شهادت رسید.


خواهرش فاطمۀ معصومه (علیها السلام) به شوق دیدن برادر از مدینه به سوی ایران آمد و در قم درگذشت و موفق به دیدار برادرش نشد.

برخورد آن حضرت بسیار جالب و سازنده بود .برخوردی همراه با ادب و حسن خلق داشت،هرگز به کسی تندی نمی کرد.کلام کسی را


قطع نمی کرد ،خنده اش تبسم بود ؛شبها کم می خوابید،بیشتر وقتها تا سحر بیدار بود و عبادت می کرد.روزه زیاد می گرفت.کارهای


خیر و صدقات پنهانی در شبها ی تاریک زیاد داشت.گاهی هر سه روز یـــکبار قرآن را ختم می کرد  و  ... بی نهایت نمونۀ اخلاقی دیگر.


کرامات ومعجزات بسیاری از حضرتش نقل شده است،هزاران نفر تاکنون با توسّل  به آن حضرت ،از بیماری شفا یافته و به حاجتهای


خویش رسیده اند.


...اینک قبله گاه مطهر او در مشهد ،همه ساله میلیونها دل مشتاق را به سوی خود می کشاند و به تعبیر امام خمینی (ره)  پایتخت معنوی

ایران، مشهد است.



                

 

التماس دعا

 


چرا از مرگ می ترسید؟

چرا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید؟

چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید؟


مپندارید بوم ناامیدی باز،

 به بام خاطر من می کند پرواز


مپندارید جام جانم از اندوه لبریز است،

مگوئید این سخن تلخ و غم انگیز است

مگر «مـــــی» این چراغ بزم جان،مستی نمی آرد!

مگر افیون افسونکار نهال بیخودی را در زمین جان نمی کارد؟


                        مگر این می پرستی ها و مستی ها

              برای یک نفس آسودگی از رنج هستی نیست؟


مگر دنبال آرامش نمی گردید؟

                         چرا از مرگ می ترسید؟


کجا آرامشی از مرگ خوش تر کس تواند دید؟

می و افیون،فریبی تیز بال و تند پروازند

اگر درمان اندوهند،

خماری جان گزا دارند

نمی بخشد جان خسته  را آرامش جاوید،

 خوش آن مستی که هوشیاری نمی بیند!

 چرا از مرگ می ترسید؟

چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید؟


بهشت جاودان آنجاست

جهان آنجا و جان آنجاست


گران خواب ابد ،دربستر گلبوی مرگ مهربان ،آنجاست!

 سکوت جاودانی پاسدار شهر خاموشی است.

همه ذرّات هستی ،محو در رویای بی رنگ فراموشی است


نه فریادی ، نه آهنگی ،نه آوایی

نه دیروزی،نه امروزی،نه فردایی


جهان آرام و جان آرام

زمان در خواب بی فرجام

خوش آن خوابی که بیداری نمی بیند!

 

سر از بالین اندوه گران خویش بردارید!

 همه،بر آستان مرگ راحت،سر فرو آرید

چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید؟

چرا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید؟

چرا از مرگ می ترسید؟

 

 

«مــشیری»


راستی   چرا بعضی از ما از« مــــرگ » می ترسیم؟؟


صفحات سایت
i> http://pnuna.avaxblog.com/
  • http://wp-theme.avaxblog.com/
  • http://niushaschool.avaxblog.com/
  • http://miiniikatahamii.avaxblog.com/
  • http://sheydaw-amirhoseiwn.avaxblog.com/
  • http://akhbar-irani.avaxblog.com/
  • http://tanzimekhanevadeh.avaxblog.com/